عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

واکاوی اسرار و حقایق نهفته در حروف ابجد و اعداد

عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

واکاوی اسرار و حقایق نهفته در حروف ابجد و اعداد

عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

هو العلیم
*************

عالم علم انباشته روی هم است.
و چه اسرار نهان که در حروف و اعداد نهفته است و تنها عاکفان کوی دوست و عارفان وادی عشق به محبوب اذن ورود به این معدن خفیّ دارند.

اینها که در این وبلاگ بر قلم می رانم یافته هایی است برای ره جویان عالم ملکوت ؛
باشد که خود، راهگشای شیفتگان عرفان ابجد گردد و آنها را به وادی پر رمز و راز این علم ناشناخته بکشاند.

******************
**حمعسق**

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

۲۴
فروردين

 **مشک برداشت که سیراب کند دریا را **

مـشک بـرداشت که سیـراب کـند دریـا را
رفـت تـا تـشنـگی‌اش آب کـند دریـا را

آب روشن شد و عکـس قـمر افتاد در آب
مـاه می‌خواست که مهتاب کند دریا را

تـشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد، علقمه شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره ی آب
زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را

نـاگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تـا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهـریه گُل بـود و اِلاّ خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریـا را

روی دست تو ندیده است کسی دریادل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

شاعر: سید حمیدرضا برقعی

  • ** حمعسق*
۲۱
فروردين

* بسم رب الشهداء و الصدیقین*

** نام مبارک حضرت ابوالفضل علیه السلام **

ابجد کبیر =950  کبیر بسیط=1266 کبیر بینات =316
ابجد صغیر =38 صغیر بسیط =90 صغیر بینات =52
ابجد وضعی=77 وضعی بسیط =177 وضعی بینات =100

عدد 38 : ابجد صغیر ابوالفضل =ابجد صغیر " عاشورا "= ابجد صغیر بینات " شمس " = 38= ابجد صغیر بسیط "زهرا "=ابجد وضعی " علی "=ابجد وضعی " محمد "= ابجد وضعی بینات " مهدی " = ابجد صغیر اباعبدالله =ابجد صغیر " حرم الله" .

عدد 77: ابجد وضعی ابوالفضل =ابجد وضعی " اصحاب یمین "= 77 =ابجد وضعی بسیط " علی "

عدد 90 : صغیر بسیط ابوالفضل = ابجد کبیر المهدی

عدد 100: ابجد وضعی بینات ابوالفضل=100=ابجد وضعی بسیط فاطمه

______________________________

* نام مبارک عباس علیه السلام *

ابجد کبیر =133 بسیط کبیر=364 کبیر بینات =231
ابجد صغیر =25 صغیر بسیط= 64 صغیر بینات=39
ابجد وضعی =34 وضعی بسیط=122 وضعی بینات= 78

***************************************

ابجد کبیر عباس= 133 = ابجد کبیر ابا صالح 

133=100 +33 ، 100 ابجد " ق" به معنای نگهدارنده عدد 33 که 33 = ابجد وضعی بینات قلب =33 = ابجد وضعی زهرا و ام ابیها= ابجد وضعی " کهف "

ابجد صغیر عباس =25 = ابجد صغیر اباصالح

ابجد صغیر بینات عباس 39= ابجد وضعی بینات علی

ابجد وضعی بینات عباس = 78 = ابجد وضعی " فاطمه زهرا " =ابجد صغیر بینات " علی ابن ابیطالب "=ابجد صغیر بینات " امام حسین "

ابجد وضعی عباس =34= ابجد صغیر " تاسوعا " =ابجد صغیر "بیت الله " = ابجد وضعی بینات " دین "

ابجد صغیر بسیط " عباس" =64 =ابجد وضعی " بیت الله "= ابجد کبیر " دین "

ابجد کبیر بسیط " عباس "=364 =300+64 ، افشا کننده عدد 64 ، افشا کننده بیت الله 

گفته بودیم : *عالم مثال ( ابجد صغیر ) صورت نازله عالم عقل و عالم تجرد ( ابجد وضعی ) است     و عالم ماده ( ابجد کبیر ) ظهورات حقایق مثالی است که در ماده جلوه می کند .*

رابطه این اعداد و کلمات چیست ؟

روز تاسوعا متعلق به آقا ابوالفضل علیه السلام است ،مقام تاسوعا مقام وجود  مقدس ایشان است ، و (ابجد صغیر تاسوعا =34=ابجد وضعی عباس = ابجد صغیر " بیت الله "

در جستجوی عدد 34 بودم که همیشه برایم مجهول بود ، که کلمه " بیت الله "  جلوی چشمم  نقش بست ، آری بیت الله ،ابجد کبیر آن =478 است ، باز هم روشن کننده عدد 78 ، که ابجد وضعی بسیط " کعبه " نیز =78 است ، بیت الله ، کعبه است ، امام است ،

و ابجد کبیر بینات " المهدی " =234 = 200+34.

عدد 61 = ابجد وضعی تاسوعا نیز برایم مجهول بود ،که در اعداد  "بیت الله" این عدد هم کشف رمز شد ، هم عدد 34 و هم عدد 61

61=ابجد وضعی بینات " بیت الله " = ابجد وضعی " عبد صالح " 

تاسوعا 9 محرم سال 61 و

واقعه عاشورا در 10 محرم سال 61 هجری قمری رخ داد ........

زمان و مکان......

گفتیم ابجد وضعی عالم عقل و تجرد است ، تاسوعا زمان است و بیت الله مکان است ، در عالم عقل اینها یکی هستند ،

حضرت ابوالفضل علیه السلام علمدار عاشورایی است که "" کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا "  که هرگز علمش بر زمین نمی افتد  تا ظهور نهمین ذریه ابا عبدالله الحسین علیه السلام ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه .

ایشان صاحب بین الحرمین هستند ،صاحب " الطور الایمن "که ابجد صغیر آن = 54 = ابجد صغیر بینات " بین الحرمین "= ابجد وضعی " قرآن "

***************************

در زیارت حضرت عباس بن علی بن ابیطالب علیه السلام می خوانیم :

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

******************************

العبد الصالح ، قبل از هر چیز ایشان عبد صالح اند ، آری عبودیت اولین قدم است باید مطیع مولایت باشی  ،در سلام نماز سلام می دهیم : السلام علینا و علی عباد الله الصالحین

،فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ ،

صغیر بینات " العبد الصالح = وضعی بینات " حرم الله " = کبیر بینات " لیل " = کبیر بینات " مهدی "=ابجد صغیر بسیط " ام ابیها "

صغیر بسیط " اباصالح =79 = صغیر بسیط " حرم الله "

آری قلبی حرم الله می شود که با تاسی از اباصالح المهدی عبد صالح باشد ، همانند آقایمان حضرت عباس علیه ا لسلام.

العبد الصالح ابجد کبیر آن =267 = ابجد وضعی بسیط " الطور الایمن " است .

وَ نَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نجَیًّا(52)سوره مریم 

یا بَنی‏ إِسْرائیلَ قَدْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ واعَدْناکُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ (((80) طه 

ابجد کبیر " الطور الایمن " =378 ، 300+ 78 و با زهم عدد پر رمر و راز 78 ......

عدد 378 و اسرار آن را توجه کنید که حتی تمام ذرات و فاصله ها پر از رمز و رازند :

این یک واقعیت است که فاصله حرم امام حسین(ع) با حرم حضرت عباس(ع) و فاصله بین صفا و مروه معادل ۳۷۸ متر است.

بله آنجا " الطور الایمن " است ، وادی طور افشا کننده فاطمه زهرا سلام الله علیهاست .

378 ابجد کبیر بینات " اباصالح " است 

و ابجد کبیر " عاشورا " 578 است ،=200 +378 ، 200 عدد تکریر و تجلی است ، در عاشورا کربلا شد وادی طور ، عاشورا تجلی دهنده الطور الایمن شد برای شیعیان و محبان ابا عبدالله الحسین علیه السلام .

ابجد کبیر " صفا و مروه " =428= ابجد کبیر " توحید 

اینجا وادی طور ایمن است ....

وَ واعَدْناکُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ...

از طرفی در قسمت بعد اسرار " حمعسق " را روشن خواهیم کرد که ابجد کبیر آن = 278 ، حمعسق تجلی دهنده فاطمه زهرا سلام الله علیهاست ، عاشورا 578 = 300 + 278 ، عاشورا افشا کننده حمعسق است.

ابجد صغیر " حمعسق " =38 :

ابجد صغیر ابوالفضل =ابجد صغیر " عاشورا "= ابجد صغیر بینات " شمس " = 38= ابجد صغیر بسیط "زهرا "=ابجد وضعی " علی "=ابجد وضعی " محمد "= ابجد وضعی بینات " مهدی " = ابجد صغیر اباعبدالله =ابجد صغیر " حرم الله" .

 

عدد 78 = جمع اعداد 1+2+3.......+12 =78 ، گفتیم عدد 78 برابر است با ابجد وضعی بینات عباس = 78 = ابجد وضعی " فاطمه زهرا " =ابجد صغیر بینات " علی ابن ابیطالب "=ابجد صغیر بینات " امام حسین "

78 ابجد " حکیم " است ، خداوند حکیم همه چیز را زیبا و منظم کنار هم قرار داده ، یکی حقیقت و باطن دیگری ......

فاصله بین الحرمین فاصله این دو بارگاه نورانی است .....

چه اسراری در حقیقت حج و پیمودن صفا و مروه و عاشورا نهفته است ؟

در عاشورا حقیقت حج به ظهور پیوست ، حقیقت طواف و محرم شدن و لبیک گفتن ها و حقیقت قربانی و طی صفا و مروه ..........

کل یوم عاشورا ، در عاشورای دنیا نیز باید طواف کرد حرم الله و بیت الله را که کعبه دلهاست ، امام است ، یاران امام حسین علیه السلام به دور او طواف کردند ، آری حقیقت و باطن "کعبه "، امام حسین علیه السلام است ، که ابجد صغیر بینات " امام حسین " = 78 =ابجد وضعی بسیط " کعبه "

مثل امام مثل کعبه است ......مردم باید به دور کعبه طواف کنند .

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

یاران امام طوافی کردند که به مقام  حلت بفنائک رسیدند . آقا ابوالفضل علیه السلام صاحب بین الحرمین است ،بین الحرمین وجود من کجاست ؟بین حرم ِقلب من که باید حرم الله شود ، عبد صالح شود ، و قلب امامم ،بین الحرمینی که اتصال بین من و امامم هست......

آقا جان کمکم کن.....

برای اینکه قلب حرم الله شود  دل زنده شود و حیات یابد و با قلب امام یکی شود باید طی صفا و مروه کند ، طی مسیر بین الحرمین ، باید از سقای آب حیات بگیرد و  جان خود را به سقایت او سیراب کند تا بتواند به امام زمانش وصل شود ، تا مانند یاران آقا اباعبدالله به مقام حلت بفنائک  برسد ،

ایشان اذن گیرنده و واسطه و گشاینده راه ما به اماممان هستند ، ایشان باب الحوائج اند ...

ایشان واسطه و بازکننده دو حرم هستند قلب المومن که حرم الله شده و حرم امام معصوم که کعبه دلهاست .....

به همین دلیل است که نشانه خیمه ی آقا در عرفات روضه ی آقا ابوالفضل علیه السلام بود تا علی ابن مهزیار امام زمانش را ملاقات کند .

حقیقت و باطن طی صفا و مروه رسیدن به توحید است ، هاجر در پی یافتن آب برای اسماعیلش و حضرت عباس ساقی کربلا .... عطش در کربلا....

این حقایق بالاتر از این حرفهاست .....

ما از عاشورا چه میدانیم ؟؟؟؟

جاری شدن آب زمزم از زیر پای حضرت اسماعیل جد آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و به ظهور یافتن حقیقت آن بعد عاشورا ، در جاری شدن اشک شیعیان بعد از 1400 سال........حقیقت آب زمزم ،ماء واحد ،بکاء بر امام حسین علیه السلام و یارانش است ....

چشمی که با معرفت برای آقا امام حسین علیه السلام میگرید معلوم است گوش شنوایی دارد با بکاء او قلبش حیات می یابد راه این احیا به دست بازکننده بین الحرمین دلهاست به دست صاحب بین الحرمین است ...

امیدواریم آقا لیاقت گشودن بین الحرمین دلهایمان را به مولایمان امام زمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه شریفه عنایت بفرماید .....

الهی آمین ...

(4 شعبان 1440)

*مصادف با ولادت آقا قمر بنی هاشم علیه السلام* 

  • ** حمعسق*
۰۵
فروردين

* بسم رب المهدی *

 در این قسمت حقایقی از باطن لیل  را بیان می کنیم :

ابجد کبیر لیل =70 کبیر بسیط=153 کبیر بینات=83
 ابجد صغیر لیل =22 صغیر بسیط=33 صغیر بینات=11
ابجد وضعی لیل =34 وضعی بسیط=63 وضعی بینات=29

 

اعداد نورانی نام مبارک حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

ابجد کبیر مهدی =59 ابجد کبیر بسیط مهدی=142 کبیر بینات مهدی = 83
ابجد صغیر مهدی =23 ابجد صغیر بسیط مهدی=46 صغیر بینات مهدی =23
ابجد وضعی مهدی=32 ابجد وضعی بسیط مهدی=70 وضعی بینات مهدی =38

ابجد کبیر بینات " اللیل " =59 = ابجد کبیر "مهدی"

ابجد کبیر بسیط " اللیل " =335 = 200 +135 ، 200 ابجد " ر" به معنی تکریر ،و 135 = ابجد کبیر " فاطمه "، الیل ظهور و تجلی نام مبارک فاطمه سلام الله علیهاست .

 ابجد  کبیر لیل = 70 =ابجد وضعی بسیط " مهدی "

ابجد وضعی " لیل" =34 = ابجد وضعی " عباس " و ابجد بسیط " طاهره " =334 =300+34 ، طاهره افشا کننده لیل است .

کبیر بینات لیل = 83 = ابجد کبیر بینات " مهدی "

ابجد صغیر بسیط " لیل " 33= ابجد وضعی " زهرا " =33 = ابجد ضغیر " امام مهدی "

** مغرب ابتدای لیل است **

 ابجد وضعی " مغرب " =63 و بینات فاطمه = 163 =100+63 ، فاطمه نگهدارنده مغرب است ، پیامبر صلی الله و آله وسلم و حضرت علی علیه السلام  هر دو نور مبارک در ظرف مغرب عالم افول داشتند .

لیل غیب است وانسان رابہ غیب وباطن میڪشاندومیرساند
ازجناب آیة الله آسیدعلی قاضی قدس سره نقل شدڪہ میفرمود:
خداوندزبان حالی داردڪہ میفرماید: اللیل لی شب براے من است
___________
#شرح_دفتر_دل

  • ** حمعسق*
۰۱
فروردين

** بسم رب الزهراء **

  برای یافتن اسرار مقام قلب ، اعداد " قلب " را بررسی می کنیم :

  ابجد کبیر " قلب =132

 ابجد صغیر " قلب "= 12    ،   21= ابجد صغیر " زهرا " ( فتدبر.....)

ابجد وضعی " قلب "=33 = ابجد وضعی زهرا 

 ابجد کبیر " بسیط قلب =255 و 55 = ابجد وضعی بینات فاطمه ، بسیط قلب تجلی فاطمه است......

ابجد صغیر بسیط قلب = 27 = ابجد صغیر " فاطمه "

ابجد وضعی بسیط قلب = 66 = ابجد کبیر الله = ابجد  وضعی " امام علی" علیه السلام

ابجد کبیر بینات قلب =123

ابجد صغیر بینات قلب =15

ابجد وضعی بینات قلب =33 = ابجد وضعی زهرا و ام ابیها

 ابجد کبیر نام مبارک زهرا سلام الله علیها = 213 و ابجد کبیر قلب و بینات قلب همین اعداد ولی منقلب شده اعداد 1و 2و 3 است .

*******************************

ابجد کبیر " القلب " = 163 = ابجد کبیربینات " فاطمه "

ابجد صغیر القلب =19

ابجد وضعی القلب = 46 =ابجد صغیر بسیط " طاهره "

******************************

دعای جوشن کبیر :یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ الْقُلُوبِ 

زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام : السلام علی میزانَ الاعمال وَ مُقلب الاحوال وسیف ذی الجلال...

«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»

در اعمال مسجد سهله می خوانیم :یا سَیِّداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثاهُ، اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْم سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَنَا السّاعَةَ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالأْبْصارِ، یا سَمیعَ الدُّعآءِ،

زیارت آل یاسین :اللَّـهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد نَبِیِّ رَحْمَتِکَ، وَکَلِمَةِ نوُرِکَ، وَاَنْ تَمْلاَ قَلْبی نوُرَ الْیَقینِ، وَصَدْری نوُرَ الأیمانِ، وَفِکْری نوُرَ النِّیّاتِ، وَعَزْمی نوُرَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتی نوُرَ الْعَمَلِ، وَلِسانی نوُرَ الصِّدْقِ، وَدینی نوُرَ الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِکَ، وَبَصَری نوُرَ الضِّیآءِ، وَسَمْعی نوُرَ الْحِکْمَةِ، وَمَوَدَّتی نوُرَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّد وَآلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، حَتّی اَ لْقاکَ وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ،

****************************************  

بسم الله الرحمن الرحیم*

(رسول خدا یک بُعد جمعی و یک بُعد تفریقی(یک بُعد وحدت و یک بُعد کثرت)داشتند.بُعد وحدتشان عقلشان و بُعد کثرتشان قلبشان است.حقایقی را که از عقل اول و خدا میگیرند در قلبشان تفصیل پیدا میکند،منتها چون قلب رسول خدا در تحت شعاع عقل است و عقل در ایشان فوق العاده قوی است،بنابراین آنطور که باید مقام قلب فعّال نیست و مقام قلب ایشان که همان مقام جبرئیلی وجود ایشان است،یک تجسّمی در خارج پیدا کرده است که حضرت زهرا شده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها تجسّم یافته مقام قلب پیغمبر اکرم هستند،تجسّم یافته یعنی به جسمیّت درآمده است،یعنی قلب پیغمبر اکرم در بیرون وجود خودشان جسمیّت پیدا کرده است،اینست که حقایقی را که پیغمبر اکرم میگیرند،اینها را در قلب حضرت زهرا نازل میکنند و قلب حضرت زهرا این حقایق را متکثرشان میکند.
از اینجا مسئله اُمّ ابیها که حضرت زهرا را میگویند،معلوم میشود.در عربی به مادر اُم میگویند،امّا اصل اُم به معنای مرجع است،یعنی آن موجودی که،یک موجود دیگر به او رجوع میکند و قصدش از این رجوع تکمیل است،به طور مثال بچّه در زمانی که حاجت دارد به مادرش رجوع میکند،برای اینکه مادر او را تکمیل بکند،اگر گرسنه است،شیرش بدهد،اگر تشنه است به او آب بدهد،بنابراین به مادر اُم میگویند،یعنی محلّ رجوع طفل و البتّه عرض کردم در رجوع تکمیل هم است.

به حضرت زهرا اُمّ ابیها(مادر پدرش) گفته شده است،این در ظاهر یک یک معنا و در باطن معنای دیگری دارد،در ظاهر یعنی زمانی که حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها از دنیا رفتند،امورات پیغمبر را حضرت زهرا اداره میکردند،مثل اینکه مردی عیالش فوت بکند و دخترش از او مراقبت بکند،غذایش را بپزد،خانه اش را مرتّب نگه دارد و... از این جهت دختر مانند مادر میماند.امّا معنای باطنیش اینست که وقتی قرآن بر رسول اکرم نازل میشود،یک حقیقت قرآنی بر او نازل میشود،چون قلب خودش آنطور که باید فعّال نیست نمیتواند حقیقت قرآنی را باز بکند،به ناچار به قلب حضرت زهرا رجوع میکند،و در قلب حضرت زهرا نازلش میکند،یعنی از یوم الجمع به به لیلة القدر نازل میشود.عقل پیغمبر یوم الجمع و قلب حضرت زهرا لیلة القدر است.
عقل را یوم الجمع و قلب را لیلة القدر میگویند.وقتی یک حقیقت قرآنی یا مجموع قرآن که بر عقل پیغمبر نازل شد،پیغمبر اکرم باید بر قلب حضرت زهرا رجوع بکند و حقیقت قرآنی را بر قلب او نازل بکند و قلب حضرت زهرا این حقیقت قرآنی را باز و تفصیل و تفریقش بکند.
اینکه میفرماید:(هود آیه ۱)
کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ
کتابی که آیاتش محکم شد،بعد آیاتش تفصیل پیدا کرد.
آنجا که محکم شد یعنی در عقل اوّل(عقل پیغمبر) است و آنجا که تفصیل پیدا کرد یعنی در قلب فاطمه زهرا است.

از مقام الله یک نور واحد بر عقل پیغمبر می آید که جامع همه اسماالله است،اگر خود پیغمبر به تنهایی می بود،این دیگر از اینجا پائین تر نمی آمد و همانجا میماند و عالم پدید نمی آمد،این نور بر قلب زهرا وارد میشود و او متفرق و متکثرش میکند،اسماء را از هم جدا میکند و بعد این اسماء را به عالم نزول میدهد و طبیعت به وجود می آید.

همچنین در مسئله قرآن،حقیقت قرآن بر عقل پیغمبر نازل میشود،اینجا باید این را از عقل خودش بر قلب خودش نازل بکند،منتها قلب خودش تحت الشعاع است.ولی قلب خودش تجسّم خارجی دارد که حضرت زهرا است،قلب حضرت زهرا متکثرش میکند،تبدیل به سوره ه ها و آیات متعدّد میکند،تبدیل به الفاظ متعدّد میکند و بعد قرآن پدید می آید.
قلب حضرت زهرا قلب خود پیغمبر است،منتها قلبی که که تجسّم یافته اش در بیرون است.

***********************************

حضرت فاطمه زهرا هم همان قلب تجسّم یافته پیغمبر اکرم است،هر دو یک حقیقت واحد هستند.
می فرمایند:
فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی
فاطمه بضعه ای از من یا بعضی از من است یا جزئی از من است،مرتبه ای از من است،پرتویی از من است،فاطمه زهرا مرتبه قلب پیغمبر اکرم است.
سِرِّ این مطلب هم در صلوات بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
اینجا روشن میشود،که خدایا از تو میخواهم به حقّ فاطمه و پدرش،حضرت فاطمه مرکز قرار داده شده است(فاطمه و پدرش)(فاطمه و شوهرش)(فاطمه و دو پسرش)حضرت فاطمه زهرا در مرکز است و آنها در اطراف هستند،آنها در محیط دایره هستند و حضرت فاطمه زهرا در مرکز دایره است،چون همه شان به حضرت فاطمه زهرا نیاز دارند،هم پیغمبر اکرم نیاز دارند،چون حضرت زهرا مقام قلبشان هستند،هم حضرت علی علیه السلام نیاز دارند و هم امام حسن و امام حسین به فاطمه زهرا نیاز دارند،بعد میفرمایند:
وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
سِرّی که در وجود حضرت زهرا به ودیعه نهاده شده است،این سِر همان حقیقت واحد الله است که این حقیقت واحد الله جامع همه اسماءالله است،در قلب حضرت زهرا وارد شده است و قلب حضرت زهرا این را بازش میکند.
به عبارت دیگر
وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
حقیقت قرآنی است،که در قلب حضرت زهرا وارد شده است و حضرت زهرا این را بازش میکند،همانطور که این حقیقت واحد الله را باز و به اسماء متکثر تبدیل میکند و موجودات دنیا را پدید می آورد،همچنین حقیقت واحد قرآنی را باز میکند و به سوره ها و آیات و الفاظ های متعدّد تقسیم میکند،اینست آن سِرّی که در حضرت زهرا به ودیعه نهاده شده است،آن سِر یا حقیقت واحد الله است و یا حقیقت واحد قرآن است،فرقی نمیکند.
این آیه را هم عرض بکنم،معنای باطنیش معلوم بشود:(نساء آیه ۳۴)
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ
میفرمایند:مردان قوام زنان هستند،یعنی نگهدار زنان هستند،عقل نگهدارنده نفس است،عقل اوّل نگهدارنده جبرئیل است،چون جبرئیل معلول عقل اوّل است،جبرئیل پرتویی از عقل اوّل است.
بنابراین عقل اوّل،مظهرش در عالم طبیعت مرد است و جبرئیل که همان قلب عالم است،مظهرش در عالم طبیعت زن است.
این که میگویند:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ
یعنی عقل نگهدارنده نَفْس است،یا مرد نگهدارنده زن است،فرقی نمیکند.) (1)

*********************************************

1: پیاده شده از فایل صوتی مقامات حضرت زهرا سلام الله علیها "علامه حمید رضا مروجی سبزواری "http://meraatezat.blog.ir/

  • ** حمعسق*
۰۱
فروردين

 

* بسم الله الرحمن الرحیم *

  


دریافت

  • ** حمعسق*