عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

واکاوی اسرار و حقایق نهفته در حروف ابجد و اعداد

عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

واکاوی اسرار و حقایق نهفته در حروف ابجد و اعداد

عرفان ابجد،اسرار حروف و اعداد در قرآن کریم

هو العلیم
*************

عالم علم انباشته روی هم است.
و چه اسرار نهان که در حروف و اعداد نهفته است و تنها عاکفان کوی دوست و عارفان وادی عشق به محبوب اذن ورود به این معدن خفیّ دارند.

اینها که در این وبلاگ بر قلم می رانم یافته هایی است برای ره جویان عالم ملکوت ؛
باشد که خود، راهگشای شیفتگان عرفان ابجد گردد و آنها را به وادی پر رمز و راز این علم ناشناخته بکشاند.

******************
**حمعسق**

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «حقایق " بسم الله الرحمن الرحیم» ثبت شده است

۱۳
مهر

*بسم الله الرحمن الرحیم *

امشب که با تو انس به ویران گرفته ام

ویرانه را به جای گلستان گرفته ام

امشب شب مبارک قدر است و من تو را

بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام

پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی

گل بوسه ایست کز لب عطشان گرفته ام

از بس که پابرهنه به صحرا دویده ام

یک باغ گل زخار مغیلان گرفته ام

از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست

نان نیست جان زمقدم مهمان گرفته ام

زهرا به چادرش زعلی (ع) می گرفت رو

من از تو رو به موی پریشان گرفته ام

من بلبل حسینم و افتادم از نوا

چون جغد، آشیانه به ویران گرفته ام

بر داغدیده شاخۀ گل هدیه می برند

من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام

(میثم) مدار خوف زموج بلا که من

دست تو را به دامن طوفان گرفته ام

____________

شاعر استاد حاج غلامرضا سازگار

*******************************

تو را چه بنامم ؟

این شعر استاد ابهاماتی که در اسرار نام تو بود برایم روشن ساخت ......

اینکه ابجد نامت که عدد 315 بود همان اعداد در ابجد" فاطمه" 135 ....و همان اعداد در ابجد " قرآن "=351

حتما سری در این نهفته است .

رقیه ....

نامت رقیه است ...

بعضی در اسم تو شک کرده اند .....

که در تاریخ همچین اسمی نیامده .....

آنقدر این حادثه عظیم و غیر قابل باور و تحمل بشر است که این را وسیله ای قرار می دهند که منکر شما شوند ...

مگر می شود در چیزی که از طرف شما رسیده به شک و شبهه رسید ؟

حتما حقیقتی بوده که اینگونه به ما رسیده است ....

تو را چه بسرایم که آوازه برکت و کرامتت همه دلها را به تلاطم درآورده است ..

پس سلام بر تو، روزی که به عالم خاکی گام نهادی و روزی که به افلاک پر کشیدی....

حال اسرار نامت را می فهمم.....

و این شعر استاد راه گشای این اسرار است .....

امشب شب مبارک قدر است و من تو را

بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام

************************

رابطه نامت " رقیه " با " قرآن "......

رقیه ابجد کبیر آن =315  و ابجد کبیر " قرآن "=351

315=300+15 ، رقیه افشا کننده عدد 15 است ...

عدد 15؟

بله 15 ابجد وضعی قرآن است ....

رقیه افشا کننده " قرآن " است .

15=ابجد حوا .(فاطمه حوای روحانی است)
15 جایگاه عدد 'س'،ابجد'س'=60
و60=ابجد ام ابیها

او هم برای پدرش ام ابیها بود... 

رقیه افشا کننده فاطمه است.

چرا که ابجد صغیر " رقیه " 27 = ابجد صغیر " فاطمه "

ابجد وضعی بینات " رقیه " =21 = ابجد صغیر " زهرا "

دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست
وطن در کربلا دارد رقیه

بمیرم از چه لبهایت کبود است
بگو محشر به پا دارد رقیه

پدر بر چهره ام یک دم نظر کن
رُخ زهرا نما دارد رقیه

و عدد 21 است و اسرار بسیار .....

سوره حمد فقط 21 حرف بدون تکرار دارد و

امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول اکرم نقل می کنند که خدا به من گفت: «وَلَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» (حجر، 87)

حضرت می گوید: خدا سوره حمد را در برابر همه قرآن قرار داد و بر نازل کردن آن بخصوص بر من منّت نهاد بعد فرمود: فاتحة الکتاب شریف ترین چیزى است که در گنجینه‌هاى عرش است... 

*************************

ابجد وضعی " رقیه " =54 = ابجد صغیر " قرآن "

رابطه قرآن را با رقیه دریافتی؟

در آن شب او نیز شد قرآن ، به حقیقت ملکوتی خود پیوست ، حقیقت ملکوتی اش در عالم " عقل " همان قرآن است .

برای رسیدن به این حقیقت باید .....

این است تحت اراده او بودن......

او می پسندد امام حسین و فرزندانش را اینگونه ببیند .....

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

رقیه نیز جزء ارواحی بود که حلّت بفنائک شد ، در فناء پدر او نیز شد حقیقت پدر....

یعنی قرآن...... 

امشب شب مبارک قدر است و من تو را

بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام

و اما 

ارتباط قرآن با امام حسین علیه السلام:
ابجد صغیر بسیط قرآن ،٤۷ برابر هست با ابجد وضعی "حسین" .
حسین بسیط قرآن است
بسیط حسین،۶٤۸ که٤۰۰+۲۴۸هست
۲۴۸ابجد کبیر بینات قرآن هست.
حسین روشن کننده بینات قرآن ....
در عاشورا ،قرآن را بر سر نیزه کردند ...

تاریخ تکرار شد ...

زمانی که در جنگ صفین در برابر آقا امیرالمؤمنین علیه السلام با پیشنهاد عمرو عاص پلید، سپاه معاویه قرآن‌ را بر سر نیزه کردند .

در عاشورا قرآن ناطق را ، حقیقت قرآن را بر سر نیزه کردند ....

چرا که ابجد " حسین " =128 = 100+28 و 28 تعداد حروف عربی است و آقا ابا عبدالله نگه دارنده 28 حرف ، نگهدارنده قرآن ، ابجد "ق" =100 ،

نگهدارنده رسالت و ولایت ، نگهدارنده دین .....

و در عاشورا با حقیقت قرآن چه کردند .....

*****************

 

 

  • ** حمعسق*
۰۸
مرداد

* بسم الله الرحمن الرحیم * 

     ابجد کبیر " بسم الله الرحمن الرحیم " = 786  

     ابجد کبیر : " اول الابدیات امام علی ابن ابیطالب " =786 =  ابجد" معجزات قولی امام اول " = 786

   ابجد صغیر " بسم الله الرحمن الرحیم " = 102

   

   که عدد 102 برابر است با ابجد بینات " علی " و ابجد" ایمان " 

  ابجد وضعی " بسم الله الرحمن الرحیم " = 192 = ابجد " امام علی " = ابجد کبیر " کسا یمانی " = ابجد کبیر بینات " احمد "= 192

  نکته عرشی : دقت کنید حساب اعداد ( امام علی ) و اسم ( احمد ) 

ابجد کبیر " ( امام علی )"  = ابجد کبیر بینات " احمد " = 192

ابجد صغیر " ( امام علی )"  = ابجد صغیر بینات " احمد " = 36

ابجد وضعی " ( امام علی )"  = ابجد وضعی بینات " احمد " = 66

به این نکته عرشی دقت کنید یکی بودن اعداد ( امام علی ) و ( احمد ) حامل چه سری است ؟؟؟

     إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً

بِرَسُولٍ یَأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ

 

  ز احمد تا احد یک میم  فرق است           جهانی اندر این یک میم  غرق است 

 *********************************

  این اعداد چه حقیقتی را بیان می کنند ؟؟



 رابطه امام علی علیه السلام  و * بسم الله الرحمن الرحیم * 

 با توجه به اعداد و این گفته عرفا : ** ظهر الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم **

 

مدد می گیریم از تفسیر سوره حمد امام خمینی قدس سره شریف:

    جامعیت این بسم الله از چند جهت است. اول آنکه چون حقیقت و سرّ این لفظ شریف کشف و خرق حجب است، بنابراین بر حسب عوالم وجود و مقامات عروج دارای مراتبی است. مرتبه ادنای آن کشف حجب ظلمانی و خرق استار ناسوتی و رفض تعینات و کثرات و مرتبه اعلای آن انخراق سبحات جلال و فنای در ذات الهی است. به جهت تفاوت در هر مرتبه و عوالم وجود، بسم الله در هر مقام نسبت به مقامات دیگر متفاوت خواهد بود و یکی از اسرار تعلق این لفظ شریف به همان سوره از قرآن یا به هر یک از اعمال خاص بندگان همین است. به لحاظ آنکه سوره حمد مشتمل بر جمع دایره وجود و تقسیم شده بین خدا و بنده و صاحب مقامات و مراتب بسیاری است، فلذا بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره حمد کاملترین و تمامترین مراتب این لفظ و مستجمع جمیع اسماء و جمع دایره وجود بوده و به آن وجود و عوالم وجودی ظاهر گردیده است.

جهت دیگر جامعیت بسم الله الرحمن الرحیم، مربوط به لفظ بسم الله است که مشتمل بر ام الاسماء الهی و اسم اعظم خداوند است. اسم اعظم الله به لحاظ بساطت و غیبیت و کمالیت تامی که دارد، اولین اسمی است که تجلیات فیض اقدس را پذیرفته و لباس وجود به تن نمود، ولذا هـر اسمی که افقش به افق اسم الله نزدیکتر باشد، یعنی جنبه غیب و بساطت و احاطه او بیشتر است و از همین جا نتیجه می شود، بعضی از اسماء محیط بر اسماء دیگر و بعضی محاطند. احاطه اسمی اگر کاملتر از دیگر اسماء الهیه باشد، جزو امهات اسماء خواهد بود. این امهات را بعضی هفت اسم حیات، علم، اراده، کلام، قدرت، سمع و بصر و بعضی چهار اسم اول، اخر، باطن و ظاهر و بعضی دیگر دو اسم الله و رحمن می دانند. به تبع آن، حقایق این اسماء در حضرت علمیه نیز منشأ صدور اعیان دیگر به تجلیات خود از فیض اقدس هستند. صور عقلیه اسماء مجموعأ با ذات، از آن جهت که ذات در آنها تجلی نموده، متحدند و ظهورشان در علم منوط است به فیاضیت فیض اقدس و در عین، به فیاضیت فیض مقدس. بسم الله، اشاره به مقام تسمیه دارد که کمال آن منشأ دو اسم الرحمن الرحیم است و این دو اسم از امهات اسماء الهی بوده که محیط به بسیاری از اسماء الهی می باشند. حقیقت و کمال این لفظ در ابتدای سوره حمد که مقام ظهور عوالم وجود است، بیان انسان کامل است که سرّ حیات و سرّ سرّ وجود و نقطه تحت باء بسم الله است. (1)

در مورد این فرموده امام : ابجد الرحمن الرحیم را بررسی می کنیم :

ابجد کبیر " الرحمن الرحیم " = 618 

ابجد وضعی " الرحمن الرحیم " = 132 = ابجد " محمّد " = ابجد کبیر " اسلام "

ابجد صغیر " الرحمن الرحیم " = 66 = ابجد کبیر " الله " = ابجد وضعی " امام علی " = 66 = ابجد وضعی " بینات احمد "

این اعداد را تطبیق دهید با گفته امام ،الرحمن الرحیم ، سر حیات و سرّ سرّ وجود و نقطه تحت باء بسم الله است .

عدد 66 گویای این مطلب است .



( ابجد کبیر " بسم الله " = 168  = ابجد وضعی ( جایگاه عددی ) " الطور الایمن " 

ابجد صغیر " بسم الله " =36   =  ابجد صغیر " کسا یمانی " = ابجد صغیر " امام علی "= ابجد صغیر بینات " احمد "= 36

ابجد وضعی " بسم الله = 60 ، ابجد کبیر " ام ابیها " 

ابجد کبیر " بسم الله " =168 و ابجد کبیر " الرحمن الرحیم " = 618 ( همان اعداد 1و 6و 8 )

1+1+6+6+8+8=30 ، 30 جزء قرآن کریم در بسم الله الرحمن الرحیم نهفته است .



در شرح فضائل سوره حمد گفته شد این سوره دارای مقام افتتاح خزائن غیبی است. و مقام خرق پرده عدم و ظهور موجودات از ورای حجاب غیب، ثمره تجلی حق به فیض مقدس است کما قال بعض العرفاء ظهر الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم، فلذا هر بسم الله صورت ظهوری مرتبه ای از مراتب فیض مقدس و وجود منبسط است که سریان در عوالم وجود دارد؛ چنانکه ظهور اتم فیض مقدس در آیه اول سوره حمد است که تمام کمالات و مقامات او را داراست؛ پس خواصی که برای این سوره وارد شده بعضا ناشی از ثمرات فیض مقدس است که مقام برخی از عرفاست و سالکی که به مقام کمال اسمیت رسیده باشد، بسم الله او همتراز فیض مقدس است که عین فتح و گشایش و رفع مضایق و تنگناهاست و هکذا در مراتب پایین تر به همین نحو این اثر ظاهر است. فتحِ فتوحات ثلاثه، ثمره درک مقامات و مراتب اسمیت و فنای فعلی و صفاتی و ذاتی است. در تعابیر عرفانی، از تجلیات ربانی حاصل از سیر و سلوک و طیّ اسفار اربعه، عنوان فتح اطلاق می شود. فتح قریب عبارت است از فنای افعال و ظهور به کمالات روحیه و قلبیه پس از بستن درهای دنیوی به روی قلب و قال نَصرٌ مِنَ الله وَ فَتْحٌ قَریبٌ. فتح مبین، ظهور به مقام ولایت و تجلیات انوار اسماء الهیه است که نتیجه فنای اسماء و صفات است قال: إنّا فَتَحْنا لَکَ فَتحاً مُبیناً (فتح: 1) و بعد از فتح مبین، فتح مطلق است که عبارت از تجلی ذات احدیت و اندکاک ذات سالک در ذات حق و فناء جمیع رسوم و تعینات خلقیّه می باشد و آن نتیجه فنای ذات است. اذاجاءَ نَصْرُالله وَالْفَتْح. (1)



____________________________________

(1)منبع :http://www.imam-khomeini.ir/fa/n128919/مبانی_امام_خمینی_در_تفسیر_«بسم_الله_الرحمن_الرحیم

  • ** حمعسق*